اگه هر وبلاگ شبیه یه خونه باشه، وبلاگای مختلف چه جور خونهای هستن؟من با پیوندهای خودم شروع میکنم:
بانوچه: یه دوبلکس نقلیه با حیاط کوچولو و سقف و دروازهها و پردههای یاسی. دیوارهای کوتاه حیاط و باغچه پر از گل. درخت ندارن تو باغچشون.
هدس: یه واحد متوسط تو یه برجه. یکی دو تا تراس دنج داره و اثاثیهش انقدر ساده و خودمونیه که هیچرقمه به برجنشینی نمیخوره. تو تراسش واسه پرندهها هم چنتا لونه ساخته و هرچند وقت یه بار سر و صدای پرندهها باعث میشه طبقه بالاییها و پایینیها اعتراض کنن. کلا روحیات برجنشینی نداره و من جاش بودم میفروختم میرفتم تو جنگل کلبه میخریدم:)
موزه درد معاصر: از این خونههای دو طبقهٔ با حیاط مفصل و یه کوچولو قدیمیه که یه جای خوبی از شهره. معلومه از اون خونههای بااصل و نسبه که چند نسل به ارث رسیده؛ منتها هیچکس دقیقا نمیدونه کی توش زندگی میکنه؛ گرچه که معلومه یه چند نفری هستن اون تو:)
بنده: از این ساختمونای بلنده با نمای رومی. حیاط نداره. پارکینگ داره فقط و مقادیری دوربین مداربسته اطراف ساختمون. از این آیفونای پیچیده هم داره که باید عدد و رقم وارد کنید توش.
سیاهههای یک پدر: یه خونهٔ پدربزرگانهٔ قدیمی شمالیه. با حیاط بزرگ و کلی درخت پرتقال و نارنج و نارنگی.
Daily me: از این آپارتمانای دوستدار طبیعته که مطابق با شرایط محیطی ساخته شده. پشتبوم فضای سبز داره، مصرف انرژیش خیلی کمه، تاحدممکن هم از شیشههای بزرگ و شفاف تو ساختش استفاده شده. شکل هندسیش هم خاص و تو چشه.
فیشنگار: آپارتمان بیست سی طبقه است. واحدهای خوب، نمای خوب، محلهٔ خوب. کلا مورد خوبیه برای خرید و فروش اگه تا یه حدی پول داشته باشید.
تنها دویدن: صاحبش معماره فلذا سکوت میکنم! تنها چیزی که میتونم بگم فعلا اینه که همهٔ اصول معماری تو ساختش رعایت شده.
بیمارستان دریایی: «بیمارستان دریایی»ه! یعنی قشنگ یه بیمارستان بزرگ و مجهزه زیر آب با تم آبی. یه شعبهٔ دوم کوچیکتر هم داره که حالا فعلا گفتن نگین:)
دردانه: دو طبقه است که هر طبقه یه واحد دوبلکس داره که با هم بشن چهار طبقه:) تو یه خیابون اصلی و یه کوچه است که اسم هر دوشون عدده. پلاک خودشم چهاره. نما و دروازهٔ سفید.
سفر نویسنده: ویلاییه. نمای آجری. کوچیک ولی باصفاست. از این خونهها که وقتی قراره بری مهمونی خونشون، خوشحال میشی:)
بخاری: شومینه و آکواریوم دارن خونشون. یه ویلایی جمع و جوره. حیاط کوچولو، باغچهٔ کوچولو. از این پردههای پر از جینگیلی پینگیلی هم دارن. دکور اصلی پذیرایی هم کتابخونه است.
تلاجن: تلاجن، دوست داره یه خونهٔ روستایی شمالی باشه:) به نظر شما چیه؟:)
درباره این سایت